روایت است گودزیلایی،دایناسور مادری را به دام می اندازد.جنتی که شاهد ماجرا بوده و می دانسته این دایناسور باید برای بچه هایش غذا ببرد ضامن دایناسورمیشود وبه گودزیلا میگوید بگذار این دایناسور برود و غذای بچه هایش را بدهد و بر می گردد و به جای او من اینجا می مانم.گودزیلا قبول می کند.بعد مدتی دایناسورمی آید و گودزیلا دایناسور را می خورد.جنتی از ان موقع ضامن دایناسور نام گرفت.
گویند گودزیلا بسیار پشیمان است که چرا جنتی را همان جا نخورده...!
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
توجه:فقط اعضای این وبلاگ میتوانند نظر خود را ارسال کنند.